سیدمحمد بهبهانیبهبهانی، سیدمحمد، مجتهد پرنفوذ تهران و از فعّالان اجتماعی ـ سیاسی دوره پهلوی است. فهرست مندرجات۲ - فعالیت سیاسی ۲.۱ - بعد از شهادت پدرش ۲.۲ - در نهضت ملی ۲.۳ - جلوگیری از سفر محمدرضا پهلوی به خارج ۲.۴ - کودتای ۲۸ مرداد ۲.۵ - مقابله با فرقه بهائی ۲.۶ - تیرگی روابط بهبهانی با حکومت ۲.۷ - اعتراض به تقسیم املاک موقوفه ۲.۸ - همسویی با امام خمینی ۳ - وفات ۴ - فهرست منابع ۵ - پانویس ۶ - منبع ۱ - مشخصاتدر ۱۲۹۱ در تهران متولد شد. پدرش سیدعبدالله بهبهانی ، از رهبران مشهور مشروطه به شمار میرفت و سیدمحمد بیشتر شهرت و نفوذ خود را مدیون او بود. [۱]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۶۵، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۲]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴هجری، ج۲، ص۲۸۹، تهران ۱۳۵۷ ش.
نخستین آموزشهای دینی را نزد پدرش فرا گرفت و گفتهاند که در علوم معقول از شاگردان میرزاابوالحسن جلوه بوده است. پس از مدتی به نجف رفت و در فقه و اصول ، در دروس استادانی چون آخوند ملامحمد کاظم خراسانی حاضر شد. [۳]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۶۵، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۴]
اسماعیل مرتضوی برازجانی، زندانی بزهرود، ج۱، ص۱۱۵، تهران ۱۳۳۷ ش.
۲ - فعالیت سیاسینخستین فعالیتهای سیاسی بهبهانی از دوره مشروطه و در کنار پدرش آغاز شد. پس از دوره استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه ، به عضویت شورایی از مشروطه خواهان درآمد که برای اعاده مشروطیت تشکیل شده بود. این شورا در نخستین جلسه، محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کرد و احمد میرزا را به سلطنت برگزید. [۵]
ابراهیم صفایی، رهبران مشروطه، ج۱، ص۲۰۳، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۶]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۷]
اسماعیل مرتضوی برازجانی، زندانی بزهرود، ج۱، ص۱۱۲، تهران ۱۳۳۷ ش.
[۸]
علی کریمیان، «گزیده ای از اسناد منتشر نشده آیت الله کاشانی»، ج۱، ص۹۹، گنجینه اسناد، سال ۲، دفتر۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۱).
بهبهانی برای تشکیل مجلس نیز فعالیت زیادی کرد و در مجلس دوم به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد. [۹]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۱۰]
عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه، ج۱، ص۱۶، تهران ۱۳۵۶ ش.
۲.۱ - بعد از شهادت پدرشبتدریج نفوذ و اعتبار بهبهانی، بویژه بعد از شهادت پدرش افزایش یافت به طوری که تقریباً در بیشتر حوادث سیاسی نقش داشت. [۱۱]
اسماعیل مرتضوی برازجانی، زندانی بزهرود، ج۱، ص۱۱۴، تهران ۱۳۳۷ ش.
[۱۲]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴هجری، ج۲، ص۲۸۹، تهران ۱۳۵۷ ش.
یکی از اولین اقدامات او اعتراض به تبعید علما از عتبات توسط حکومت عراق و به دستور انگلیس ، در ۱۳۰۲ ش بود. [۱۳]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۶، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۱۴]
باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، ج۱، ص۳۳۹، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۱۵]
علی کریمیان، «گزیده ای از اسناد منتشر نشده آیت الله کاشانی»، ج۱، ص۹۹، گنجینه اسناد، سال ۲، دفتر۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۱).
وی در ۱۳۰۴ ش، به عضویت مجلس مؤسسان انتخاب شد [۱۶]
حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، ج۳، ص۴۸۷، تهران ۱۳۶۲ـ ۱۳۶۴ ش.
و تا پایان سلطنت رضاشاه با دربار مناسباتی داشت.
با اینهمه ظاهراً تا پس از سلطنت رضاشاه در فعالیت اجتماعی مهمی شرکت نکرد. [۱۷]
علی اصغر حکمت، «یادداشتهایی از عصر پهلوی»، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، خاطرات وحید، ش ۲۹ (اسفند ۱۳۵۲).
[۱۸]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۵۹، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
در دوره حکومت محمدرضاشاه، بهبهانی، در جایگاه یک روحانی طراز اول تهران، نقش واسط بین مراجع تقلید و مردم با دربار را ایفا میکرد و با توجه به موقعیت دینی ـ اجتماعی خود از یک سو و نفوذ در دربار از سوی دیگر، نسبت به حل مشکلات سیاسی، اجتماعی و دینی مردم اقدام مینمود. [۱۹]
شهربانی کشور، گزارشهای محرمانه شهربانی: ۲۶ـ۱۳۲۴، ج۱، ص۱۶، چاپ مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۲۰]
شهربانی کشور، گزارشهای محرمانه شهربانی: ۲۶ـ۱۳۲۴، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، چاپ مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی، تهران ۱۳۷۱ ش.
وی در ۱۳۲۷ ش، به همراه چهارده تن از مجتهدان، بیانیه ای را امضا کرد که در آن ظاهر شدن زنان در اماکن عمومی، بدون حجاب ، حرام اعلام شده بود. بعد از این اطلاعیه، نخست وزیر وقت، با واسطه، از وی خواست که با توجه به نفوذ دینی خود، مردم را از تعرض به زنانی که رعایت حجاب را نمیکنند، بازدارد. ۲.۲ - در نهضت ملیدر دوره نخست وزیری دکتر مصدق نیز، به نظر میرسد که مخالفت رهبران مذهبی بانفوذی همچون بهبهانی با لایحه اصلاح قانون انتخابات دولت، که خواستار اعطای حق رأی به زنان شده بود، در ناکام ماندن آن مؤثر بود. [۲۱]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۱۶۲، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
در نهضت ملی شدن صنعت نفت و تلاش و مبارزه جدی نیروهای ملی و مذهبی برای تحقق این امر، بهبهانی حضور فعال نداشت و بنابر اظهارات خودش تا میتوانست از مداخله در امور سیاسی فاصله میگرفت ـ هرچند گفته شده است که او هر زمان لازم میدانست در ابراز عقاید سیاسی خود تردید نمیکرد. [۲۲]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۱۹۷، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
در هر حال، بهبهانی در ۱۵ خرداد ۱۳۳۱، زمانی که دکتر مصدق در دادگاه لاهه حضور داشت، در مصاحبه ای درباره ملی شدن صنعت نفت اظهارنظر کرد که «تمام ملت ایران از صمیم قلب آرزو داشته و دارند که این منظور انجام (گیرد) تا شاید به فضل الهی نفوذ خارجی از مملکت اسلامی ریشه کن شود»؛ وی این نکته را نیز افزود که در دیدارهای خصوصی، تا آنجا که با تصمیم وی به عدم مداخله در امور سیاسی مخالفت نداشته است، شخصاً رئیس دولت (دکتر مصدق) را به اقدام برای ملی شدن نفت ترغیب کرده است. [۲۳]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۵، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
اما بهبهانی، هیچگاه در شمار مدافعان دولت مصدق نبود و حتی در مواردی از دولت انتقاد میکرد؛ هرچند از برخی حرکتهای گروههای سیاسی در مقابله با حکومت مصدق، حتی اقداماتی که جنبه دینی داشت، خرسند نبود و اظهار میکرد که «برای پیشرفت امور اجتماعی مرکزیت ضروری است، وگرنه تشتت افکار و اعمال سیاستهای جاهلانه متکی بر احساسات در نهضتهای اجتماعی و سیاسی موجب مفاسد و عدم موفقیت است». [۲۴]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۵، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
۲.۳ - جلوگیری از سفر محمدرضا پهلوی به خارجدر نهم اسفند ۱۳۳۱، در پی اختلافاتی که بین دکتر مصدق و دربار پیش آمد، محمدرضا پهلوی تصمیم قطعی به سفر به خارج از کشور گرفت. عده ای از طرفداران وی با حضور در مقابل کاخ مرمر و تظاهرات خواستار انصراف شاه از سفر بودند، برخی از تظاهرکنندگان حتی قصد تعرض به دکتر مصدق را نیز داشتند، شماری از نمایندگان مجلس و آیت الله کاشانی که در آن زمان ریاست مجلس را داشت، رسماً با این سفر مخالفت کردند، اما بنابر گزارشهای آن دوره، بهبهانی بیشترین نقش را در منصرف کردن شاه ایفا کرد. او گذشته از اقدامات مختلف برای جلوگیری از این سفر، از جمله گفتگوی تلفنی با نخست وزیر وقت و درخواست از او برای منصرف کردن شاه، در آخرین ساعت حرکت شاه به دربار رفت و با اصرار فراوان، بویژه پس از درخواست جدی تظاهرکنندگان از بهبهانی، سرانجام موضوع مسافرت را منتفی کرد [۲۵]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۱، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
[۲۶]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۲، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
[۲۷]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۴، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
[۲۸]
علی کریمیان، «گزیده ای از اسناد منتشر نشده آیت الله کاشانی»، ج۱، ص۹۹، گنجینه اسناد، سال ۲، دفتر۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۱).
[۲۹]
باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، ج۱، ص۷۷۳، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۳۰]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۴۶، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
شماری از مبارزان نهضت ملی، بهبهانی را به دلیل این اقدام سرزنش کردند و غالب مورخان نیز نگاهی انتقادآمیز به آن دارند، تا جایی که اقدام او را نوعی همسویی با دربار و مخالفت با دکتر مصدق تلقی کرده اند. [۳۱]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۲۶۱، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۳۲]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۲۶۴، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۳۳]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۲۶۶، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۳۴]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۳۷۷، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۳۵]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۱۹۴، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۳۶]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۲۱۲ـ ۲۱۳، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۳۷]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۲۲۴، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۳۸]
گذشته چراغ راه آینده است، ویراستار: بیژن نیک بین، ج۱، ص۶۳۶، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۹]
انورخامه ای، خاطرات سیاسی، ج۱، ص۱۰۰۴ـ ۱۰۰۵، تهران ۱۳۷۲ ش.
در مرداد ۱۳۳۲، در پی اعلام همه پرسی مصدق راجع به انحلال مجلس هفدهم، که حتی با مخالفت بسیاری از نزدیکترین یاران وی و نمایندگان طرفدار نهضت ملی روبرو شد، بهبهانی و آیت الله کاشانی اقدام مصدق را خلاف شرع و حرام دانستند. [۴۰]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۱۹۴، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۴۱]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۲۳۰ـ۲۳۱، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۴۲]
جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۲۷۸، تهران ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
بهبهانی و کاشانی هرچند در مواردی در برابر مصدق موضع مشترکی داشتند، اما این موضع مشترک به منزله همسویی کامل نبود و حتی کاشانی از او انتقاد هم میکرده است. [۴۳]
شهربانی کشور، گزارشهای محرمانه شهربانی: ۲۶ـ۱۳۲۴، ج۱، ص۴۹۱ـ۴۹۲، چاپ مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۴۴]
علی کریمیان، «گزیده ای از اسناد منتشر نشده آیت الله کاشانی»، ج۱، ص۸۹، گنجینه اسناد، سال ۲، دفتر۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۱).
[۴۵]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۶۳، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
۲.۴ - کودتای ۲۸ مردادغالباً در حوادثی که به کودتای ۲۸ مرداد انجامید، نام بهبهانی نیز مطرح است، اما در چند و چون آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی برای او نقش تعیین کننده ای قائلاند و بسیج گروههایی از اوباش را در روز ۲۷ مرداد در حمایت از شاه که بعد از شکست کودتای ۲۵ مرداد از کشور فرار کرده بود به او نسبت میدهند. این گروهها به تظاهرات ضدامریکایی و ضدشاه که توده ایها به راه انداخته بودند، حمله کردند. [۴۶]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۳۷۷، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۴۷]
غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۴۳۲، تهران ۱۳۶۸ ش.
آشوبگرانِ روز ۲۸ مرداد را نیز که همراه کودتاچیان، رادیو را تصرف و خانه دکتر مصدق را محاصره و سپس غارت کردند، همان نیروهای بهبهانی، کاشانی و بقایی دانسته اند [۴۸]
محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ج۱، ص۲۳۵، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۴۹]
گذشته چراغ راه آینده است، ویراستار: بیژن نیک بین، ج۱، ص۶۶۵، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵۰]
ابوالحسن ابتهاج، خاطرات ابوالحسن ابتهاج، ج۱، ص۳۴۳، چاپ علیرضا عروضی، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۵۱]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴هجری، ج۲، ص۲۸۹، تهران ۱۳۵۷ ش.
برخی نیز گفتهاند که ملکه مادر در این دوره بارها به منزل بهبهانی و کاشانی رفته و از آنها برای حمایت شاه استمداد کرده است. [۵۲]
سپهر ذبیح، ایران در دوره دکتر مصدق: ریشه های انقلاب ایران، ج۱، ص۱۸۲، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۵۳]
مارک گازیوروسکی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۲۸، ترجمه غلامرضا نجاتی، تهران ۱۳۶۷ ش.
[۵۴]
مارک گازیوروسکی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ج۱، ص۳۶، ترجمه غلامرضا نجاتی، تهران ۱۳۶۷ ش.
[۵۵]
حسن تقی زاده، زندگی طوفانی: خاطرات سیدحسن تقی زاده، ج۱، ص۳۷۰، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۵۶]
خلیل ملکی، خاطرات سیاسی خلیل ملکی، ج۱، ص۱۰۴ـ۱۰۶، با مقدمه محمدعلی کاتوزیان، تهران ۱۳۶۸ ش.
[۵۷]
شاهرخ اخوی، «نقش روحانیت در صحنه سیاسی ایران: ۱۹۵۴ـ۱۹۴۹»، ج۱، ص۱۸۶ به نقل از کوتام، در جیمز بیل و ویلیام راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران ۱۳۶۸ ش.
برخی نویسندگان در تحلیل موضع بهبهانی در این سالها و جهت گیری او نسبت به دولت مصدق، ترسِ از به قدرت رسیدن حزب توده را مطرح کرده اند؛ در برابر، گفته شده است که او خود در بزرگنمایی خطر حزب توده نقش داشته است. [۵۸]
جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۲۷۷ـ ۲۷۸، تهران ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
[۵۹]
سپهر ذبیح، ایران در دوره دکتر مصدق: ریشه های انقلاب ایران، ج۱، ص۱۸۶، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۶۰]
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲: جُستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۱۸۶ به نقل از افراسیابی، تهران ۱۳۷۰ش.
پس از کودتا، محمدرضاشاه، طی تلگرافی از رم به بهبهانی خواست که دستورات دولت زاهدی ، رهبر کودتا، اجرا شود؛ بهبهانی نیز طی تلگرافی به شاه پاسخ مثبت داد. [۶۱]
اطلاعات، سال ۲۶، ج۱، ص۸، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲.
در سوم شهریور همان سال نیز بهبهانی در کاخ سعدآباد با شاه ملاقات و گفتگو کرد. ۲.۵ - مقابله با فرقه بهائیواقعه دیگری که بهبهانی در آن نقش جدی داشت، مقابله با فرقه بهائی بود. در پی فشار روزافزون مراجع تقلید ، علما و مردم به دولت نسبت به رشد فرقه بهائی و فعالیتهای آزادانه آنها، شاه مجبور شد دستور بسته شدن خطیرة القدس، مرکز تجمع بهائیان، را صادر کند. بهبهانی در تحقق این خواسته علما و مردم بسیار کوشید و پس از آن نیز در سوم اردیبهشت ۱۳۳۴ طی ملاقاتی با شاه از او تشکر کرد. [۶۲]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۲، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۶۳]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۵۱، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۶۴]
محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۹۳، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۶۵]
محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۹۴، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۶۶]
محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی، ج۱، ص۱۹۶، تهران ۱۳۷۶ ش.
۲.۶ - تیرگی روابط بهبهانی با حکومتروابط بهبهانی با حکومت، از ۱۳۳۷ ش به بعد رو به تیرگی نهاد. در دی ماه این سال، او در نامه ای که در کیهان منتشر شد، طرح مجدد مسئله شرکت زنان در انتخابات را در مجلس سنا مورد حمله قرار داد. در بیستم بهمن ۱۳۴۰ نیز با آغاز برنامه اصلاحات ارضی ، در تلگراف شدیداللحنی به شاه، وقایع دانشگاه و کشته شدن عده ای از دانشجویان را ناشی از تأخیر در افتتاح مجلس و نبودن آزادی دانست و شاه را به کوتاهی در انجام وظیفه متهم کرد. پس از این تلگراف، که با تشدید فعالیت سید جعفر بهبهانی فرزند سیدمحمد همراه بود، سیدجعفر که چندین دوره وکیل مجلس بود بازداشت شد. [۶۷]
محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی: از فروغی تا فردوست، ج۱، ص۴۳۵، تهران ۱۳۷۲ ش.
به دنبال تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در ۱۶ مهر ۱۳۴۱، که در آن شرط قسم به قرآن و مسلمان بودن از شرایط انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان حذف و به زنان نیز حق رأی داده شده بود، رابطه بهبهانی و حکومت تیره تر شد. [۶۸]
جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۳۷۴، تهران ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
[۶۹]
جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج۱، ص۳۷۵، تهران ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش.
[۷۰]
خلیل ملکی، خاطرات سیاسی خلیل ملکی، ج۱، ص۱۴۹، با مقدمه محمدعلی کاتوزیان، تهران ۱۳۶۸ ش.
در پی تصویب این قانون علمای قم و نجف ، همچون آیت الله حکیم و آیت الله خویی ، با تلگراف به بهبهانی خواستار اقدام او برای لغو این قانون شدند و او نیز طی تلگرافی به شاه بر این خواسته تأکید کرد. بعلاوه، بهبهانی برای اعتراض به این قانون، مردم را به اجتماع در مسجد سیّدعزیزالله، در بازار تهران ، فراخواند. در این مراسم، پس از سخنرانی خطیب مشهور تهران ، محمدتقی فلسفی ، بهبهانی با وجود کهنسالی به منبر رفت و از نخست وزیر خواست که این قانون اصلاح شود. از آنجا که دولت به این اعتراضها توجهی نکرد، بهبهانی و سه نفر از مجتهدان تصمیم گرفتند در مسجد حاج سیّدعزیزالله، تحصن و مردم را به حضور در مسجد دعوت کنند. زمانی که بی اعتنایی دولت شدت یافت، بهبهانی که حدود نود سال داشت وصیت کرد که اگر در این میان از دنیا رفت جنازه او را تا این قانون لغو نشده در مسجد گذاشته دفن نکنند. سرانجام، نخست وزیر در تلگرافی به علمای قم و تهران لغو تصویبنامه را اعلام کرد و با قبول خواسته های مراجع ، اجتماعات بعدی نیز لغو شد. [۷۱]
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۷۲]
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۳، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۷۳]
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۵۲، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۷۴]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۴۲، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۷۵]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۴۴، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۷۶]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۴۶، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۷۷]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۵۰، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۷۸]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۷۲ـ۷۳، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۷۹]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۳۷، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۸۰]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۴۸ـ۱۴۹، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۸۱]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۵۱، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۸۲]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۲، ص۱۵۳ـ۱۵۴، تهران (۱۳۶۰ ش).
[۸۳]
هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، چاپ غلامرضا کرباسچی، ج۱، ص۱۰۴، تهران: بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۱ ش.
[۸۴]
هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، چاپ غلامرضا کرباسچی، ج۱، ص۱۰۶ـ۱۰۷، تهران: بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۱ ش.
۲.۷ - اعتراض به تقسیم املاک موقوفههنوز مدتی از لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی نگذشته بود که اصول ششگانه انقلاب سفید اعلام و به همه پرسی گذاشته شد. آیت الله خویی در تلگرافی به بهبهانی انقلاب سفید را مورد اعتراض قرار داد [۸۵]
مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۶۰، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۸۶]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۰۶ـ۲۰۷، تهران (۱۳۶۰ ش).
و بهبهانی نیز طی نامه ای به عَلَم، نخست وزیر وقت، صریحاً دولت را از تقسیم املاک موقوفه و دخالت در امور این املاک بازداشت.
هنگامی که امام خمینی همه پرسی شاه را برای انقلاب سفید تحریم کرد، آیت الله بهبهانی در کنار آیت الله سیّداحمد خوانساری به تحریم همه پرسی فتوا داد. در دوم بهمن ۱۳۴۱، محمدتقی فلسفی در منزل بهبهانی در مخالفت با همه پرسی سخنرانی کرد. این اجتماع در نهایت به زدوخورد با پلیس منجر شد و به دنبال آن بهبهانی تحت نظر قرار گرفت و از خروج او از منزل جلوگیری شد. بدین ترتیب، این بار بهبهانی بهطور مستقیم رودرروی دربار قرار گرفت. [۸۷]
محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی: از فروغی تا فردوست، ج۱، ص۴۶۰، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۸۸]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۴۸، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۸۹]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۳، ص۲۰۸، تهران (۱۳۶۰ ش).
۲.۸ - همسویی با امام خمینیهنگامی که آیت الله خمینی و مراجع تقلید، نوروز ۱۳۴۲ را عزای ملی اعلام کردند، بهبهانی نیز با صدور اعلامیه ای با ایشان همراه شد و در فاجعه فیضیه نیز جنایت رژیم شاه را بشدت محکوم کرد. [۹۰]
محمود طلوعی، داستان انقلاب، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۹۱]
علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج۴، ص۱۲۱ـ ۱۲۳، تهران (۱۳۶۰ ش).
پس از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، بهبهانی بیانیه ای صادر و در آن «جنایت هیئت حاکمه» را بشدت محکوم کرد. او با به کار بردن عباراتی صریح، از «مقاومت مجدّانه روحانیت مذهب مقدس جعفری در مقابل اعمال و فجایع ناشیانه دولت» سخن گفت و از آن زمان بود که بیش از پیش مورد غضب حکومت واقع شد و حتی از انتخاب فرزند او به نمایندگی مجلس نیز جلوگیری به عمل آمد. [۹۲]
باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، ج۱، ص۹۳۸ـ ۹۴۱، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۹۳]
باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، ج۱، ص۹۴۶، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۹۴]
باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، ج۱، ص۹۵۰، تهران ۱۳۷۰ ش.
۳ - وفاتوی در آبان ۱۳۴۲، در تهران بر اثر سرطان درگذشت و جنازه او به نجف انتقال یافت. روز درگذشت او عزای رسمی اعلام شد. [۹۵]
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج۲، ص۱۶۵، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش.
[۹۶]
مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴هجری، ج۲، ص۲۸۹، تهران ۱۳۵۷ ش.
۴ - فهرست منابع(۱) ابوالحسن ابتهاج، خاطرات ابوالحسن ابتهاج، چاپ علیرضا عروضی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۲) شاهرخ اخوی، «نقش روحانیت در صحنه سیاسی ایران: ۱۹۵۴ـ۱۹۴۹»، در جیمز بیل و ویلیام راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران ۱۳۶۸ ش. (۳) اطلاعات، سال ۲۶، ش ۷۸۲۸، ۱۷ خرداد ۱۳۳۱، سال ۲۷، ش ۸۰۳۹، ۱۰ اسفند ۱۳۳۱، سال ۲۸، ش ۸۱۶۹، ۳۱ مرداد ۱۳۳۲. (۴) مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴هجری، تهران ۱۳۵۷ ش. (۵) حسن تقی زاده، زندگی طوفانی: خاطرات سیدحسن تقی زاده، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۶۸ ش. (۶) علی اصغر حکمت، «یادداشتهایی از عصر پهلوی»، خاطرات وحید، ش ۲۹ (اسفند ۱۳۵۲). (۷) انورخامه ای، خاطرات سیاسی، تهران ۱۳۷۲ ش. (۸) علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، تهران (۱۳۶۰ ش). (۹) سپهر ذبیح، ایران در دوره دکتر مصدق: ریشه های انقلاب ایران، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۰) شهربانی کشور، گزارشهای محرمانه شهربانی: ۲۶ـ۱۳۲۴، چاپ مجید تفرشی و محمود طاهر احمدی، تهران ۱۳۷۱ ش. (۱۱) ابراهیم صفایی، رهبران مشروطه، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۲) محمود طلوعی، بازیگران عصر پهلوی: از فروغی تا فردوست، تهران ۱۳۷۲ ش. (۱۳) محمود طلوعی، داستان انقلاب، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۴) ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲: جُستارهایی از تاریخ معاصر ایران، تهران ۱۳۷۰ش. (۱۵) باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۰ ش. (۱۶) عطاءالله فرهنگ قهرمانی، اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه، تهران ۱۳۵۶ ش. (۱۷) محمدتقی فلسفی، خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی، تهران ۱۳۷۶ ش. (۱۸) محمدعلی کاتوزیان، مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران، ترجمه فرزانه طاهری، تهران ۱۳۷۲ ش. (۱۹) علی کریمیان، «گزیده ای از اسناد منتشر نشده آیت الله کاشانی»، گنجینه اسناد، سال ۲، دفتر۱و۲ (بهار و تابستان ۱۳۷۱). (۲۰) مارک گازیوروسکی، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ترجمه غلامرضا نجاتی، تهران ۱۳۶۷ ش. (۲۱) گذشته چراغ راه آینده است، ویراستار: بیژن نیک بین، تهران ۱۳۶۲ ش. (۲۲) جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تهران ۱۳۶۱ـ۱۳۶۲ ش. (۲۳) اسماعیل مرتضوی برازجانی، زندانی بزهرود، تهران ۱۳۳۷ ش. (۲۴) مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۴ ش. (۲۵) حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، تهران ۱۳۶۲ـ ۱۳۶۴ ش. (۲۶) خلیل ملکی، خاطرات سیاسی خلیل ملکی، با مقدمه محمدعلی کاتوزیان، تهران ۱۳۶۸ ش. (۲۷) غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، تهران ۱۳۶۸ ش. (۲۸) هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، چاپ غلامرضا کرباسچی، تهران: بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، ۱۳۷۱ ش. (۲۹) باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار: ۱۲۸۵ـ۱۳۵۷، تهران ۱۳۷۰ ش. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سیدمحمد بهبهانی»، شماره۲۲۱۶. |